ارزشهای اخلاقی انسان مداران
در جهان بینی انسان مداری که تمام نقاط اتکای ماورایی فرد از او سلب شده است و هیچ عامل نظارتی یا کنترل کننده ای مافوق انسان وجود ندارد، ارزشهای فردی با تفسیر و نگرش ویژه ای کانون توجه قرار گرفته اند.
١. ارزشهای اخلاقی حاصل تجربههای انسانی اند که به طور مستقل و آزاد، اما بسته به موقعیت ها ظهور می یابند، بدون اینکه دین و آموزههای کلامی و اعتقادی بتوانند کوچک ترین منع و حصری برای آنها ایجاد کنند؛
۲. ارزشهای اخلاقی برای آن اند که انسان را به سعادت برسانند. تأمین سعادت و تحقق خلاق نیازها و آرزوهای آدمی در گستره این جهان و طی دوره زندگانی مادی، همواره در کانون توجه انسان مداری بوده است؛ اما تداوم سعادت انسان، به استمرار وجود و حیات انسان در نسل اوست؛ همان گونه که به میزان نقشی بستگی دارد که شخص در وجود دیگران و در فرهنگ و ارزشهای مورد نظر آنان بر جای گذاشته است؛
٣. هوش و خرد انسان کارآمدترین ابزارهایی است که در اختیار انسانها قرار گرفته است تا با آنها ارزشهای اخلاقی را بازشناسی و تفسیر کنند.
ارزشهای فردی: در جهان بینی انسان مداری که تمام نقاط اتکای ماورایی فرد از او سلب شده است و هیچ عامل نظارتی یا کنترل کننده ای مافوق انسان وجود ندارد، ارزشهای فردی با تفسیر و نگرش ویژه ای کانون توجه قرار گرفته اند. موارد زیر به پاره ای از این ارزشها اشاره می کند:
1. حرمت و عزت شخص از جمله ارزشهای کلیدی اند. هر شخصی برای خویش اعتبار و ارزشی ویژه قایل است. وی باید تشویق شود تا بر اساس اعتبار و ارزش شخصی خویش استعدادهای خلاق و آرزوهای برانگیزاننده خود را شکوفا سازد. در این میان، انسان مداری برای فرد حداکثر استقلال فردی و شخصی را در نظر می گیرد و او را از هر قید و کنترل اخلاقی یا دینی ای آزاد و رها می بیند؛
۲. رشد و تربیت و کمال شخصیت فرد را از نگاه انسان مداری باید مرهون فرهنگ، جامعه و محیطی دانست که فرد در آن به دنیا آمده، زندگی کرده، تربیت یافته و به رشد و کمال رسیده است؛
۳. ارزش فرد در زندگی به هوش، تجربه و برداشتهای شخصی او بستگی دارد. فرد به پشتوانه پرس و جوی هوشمندانه و تجربه های مؤثر خود به کشف ارزشها، نیازها و ارتباط این ارزشها و نیازها با وضعیت ها و واقعیت های موجود می پردازد و در نتیجه راههای تحقق آن ارزشها و تأمین آن نیازها را می یابد. پس، در این زمینه، نه تنها وجود هیچ عاملی ورای انسان ضرورتی ندارد، بلکه توجیه پذیر نیز نیست؛
4. برخورداری از انواع آزادی، مانند آزادی جنسی، از جمله ارزشهای بنیادین فردی در مکتب انسان مداری به شمار می آید. از نگاه انسان مداران، امروزه در زمینه گرایشها و آزادی های جنسی، نمی توان با استناد به امر و نهیها و کنترلها و نظارتهای دینی ارتدوکس گونه به تربیت افراد پرداخت. بلکه برعکس، باید استقلال، خودمحوری، آزادی و برخورداری فرد را به تمام معنا تضمین و تأمین کرد و تمهیدات لازم را برای بهره وری بیشتر و بهتر جنسی وی فراهم ساخت؛
5. کمال و شکوفایی شخصیت فرد اساسیترین هدف زندگی است. برای تحقق چنین هدفی تنها باید در این جهان و متناسب با زمان حال برنامه ریزی کرد؛ چه، زندگانی فرد را فقط همین زندگانی مادی و این جهانی تشکیل میدهد.
ارزشهای اجتماعی – سیاسی: از جمله اصولی که انسان مداری بر آن اصرار می ورزد، اصول ناظر به ارزشهای اجتماعی - سیاسی است. در مجموع، جامعه مدنی مورد نظر انسان مداری، نه تنها بستر تحقق ارزشهای اجتماعی - سیاسی است، بلکه زمینه تأمین و تحقق ارزشهای فردی را در درون مجتمع انسانی فراهم میآورد. در این زمینه به اصول زیر توجه کنید:
1. تشکیل زنجیره کاملی از آزادی های مدنی، نماد اساسی ارزشهای اجتماعی - سیاسی انسان مداری به شمار می آید. این زنجیره از آزادی ها شامل آزادی بیان، آزادی مطبوعات، آزادی سیاسی، آزادی مذهبی، آزادی علمی و آزادی هنری است. آزادی مدنی، حتی حق مرگ و خودکشی را برای فرد و جامعه محفوظ می دارد. این قبیل آزادی ها به منزله ارزشهای اجتماعی - سیاسی مبنای منشور حقوق بشر قرار می گیرد؛
۲. مردم خود تصمیم می گیرند که چگونه باشند و با چه کیفیتی زندگی کنند. آنان باید دموکراسی همگانی را به معنای واقعی اش در همه عرصه های زندگی، از جمله اقتصاد، مدرسه، خانواده، محیط کار و تلاش و انجمن های داوطلبانه برقرار سازند تا ثابت کنند وجود و حیات آنان بارها با ارزش تر و مهم تر از قوانین و انضباط های اداری و سازمانی است؛
٣. جدایی کلیسا و دولت با جدایی دین و سیاست امری انکارناپذیر است. وظیفه دولت و حکومت این است که حداکثر آزادی را برای ابراز ارزشهای ناهمگون و متفاوت اخلاقی، سیاسی، مذهبی و اجتماعی فراهم آورد، نه اینکه از یک گرایش ویژه مذهبی و ایدئولوژیک حمایت کند؛
4. دموکراسی اقتصادی اصل مهم دیگری است که باید ناظر به نیاز و رفاه عمومی، به منزله یک ارزش اجتماعی، کانون توجه دولت قرار گیرد؛
5. اصل مساوات و برابری اخلاقی ارزشی اجتماعی - سیاسی است که هرگونه مرزبندی و امتیازبندی مبتنی بر نژاد، دین، جنسیت، سن و ملیت را بی اعتبار میشناسد؛
٦. برپایی و تشکیل جامعه جهانی به مفهوم جذب مشارکت همه آحاد انسانی در سراسر جهان، برای حل و فصل مشکلات و ساماندهی وضعیت زیستی و اجتماعی در سطح جهانی، از جمله ارزشهای برجسته ای است که انسان مداری از آن دم می زند و برای تحقق آن طرح و برنامه می دهد. تشکیل جامعه جهانی مستلزم برقراری حکومت جهانی، اقتصاد جهانی، آموزش و پرورش جهانی، تکنولوژی جهانی و اصولا ارتباطات جهانی است؛ اهدافی که امروزه اردوگاه جهانی سازی غرب در پی تحقق بخشیدن به آنهاست.
با توجه به اصول پیش گفته، خاستگاه ارزشهای انسان مداری، از جمله اصول و ارزشهای مربوط به تعلیم و تربیت روشن می شود. فلسفه تربیتی انسان مداری، بدین ترتیب، فلسفه ای سکولار خواهد بود که ایجاب می کند انسان، خود، همه کاره باشد. او خود هم ارزشها را می آفریند، هم به آنها شکل و نظام می بخشد، و هم در زندگی از آنها الهام می پذیرد. انسان در این صورت، در تصویر ارزشها و التزام به آنها هرگز وامدار عامل یا عواملی ورای خود نبوده، به هیچ نیرویی ورای خویش متکی نیست. از این روی، حتی آن دسته از انسان مدارانی که به گونه ای خواسته اند باورهای مذهبی - سنتی خود را حفظ کنند، بر این نکته اصرار می ورزند که باید ادیان سنتی، آموزهها و التزامات و تکالیف برگرفته از آنها را به گونه ای تفسیر کرد که با تمایلات، خواسته ها، نیازها، موقعیتها و مقتضیات رایج و امروزی کاملا سازگار باشد. در غیر این صورت، باید از باورهای سنتی به هر صورتی که هست، دست شست تا از این جهت کوچکترین مانعی بر سر راه پیشرفت بشر و توسعه آزادی خواهیهای او پدید نیاید.
منبع: درآمدی بر فلسفه تعلیم و تربیت، سیداحمد رهنمایی،صص162-158، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمة الله علیه، قم، چاپ دوم، 1388
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}